درد میتواند منجر به افسردگی شود و همچنین افسردگی نیز میتواند منجر به درد شود. رابطه بین این دو وضعیت میتواند باعث یک چرخه مخرب شود که احساسات را از نظر جسمی و عاطفی در وضعیت بدی قرار دهد و فرد را با مشکلات بسیاری مواجه کند چرا که با وجود درد فرد از بسیاری از کارها و تعاملات اجتماعی دوری خواهد کرد و رفته رفته این امر باعث وجود مشکلات روانی و احساسی در او میشود. اگر از بروز درد بیشتر جلوگیری نشود ممکن است فرد به افسردگی دچار شده و در کنار تحمل دردهای مزمن و آزار دهنده باید با آسیبهای ناشی از افسردگی نیز دست و پنجه نرم کند.
فهرست مطالب
اگر تا به امروز ویزیت نشده اید لطفا فرم زیر را تکمیل نمایید تا همکاران ما با شما تماس گرفته و زمان ویزیت آنلاین رایگان را با شما هماهنگ نمایند.
درک اینکه آیا افسردگی عاملی برای درد مزمن فرد است یا نه میتواند یک عنصر حیاتی در یادگیری نحوه کاهش ناراحتی فرد باشد و به چگونگی انتخاب درمان مناسب کمک خواهد کرد.
برای برخی از بیماران، تغییر ساده رژیم غذایی و شروع برخی از ورزشها و تمرینات اصلاحی میتواند به کاهش و کنترل درد کمک کند و ممکن است حتی بدون دانستن اینکه این درمانها بر روح و روان او تأثیر میگذارد و به علائم افسردگی نیز کمک میکند این روند ادامه یابد. با این حال، موارد شدیدتر افسردگی ممکن است به مداخله عمیقتری نیاز داشته باشند، اما مسئلهاین است که چگونه میتوانید تأیید کنید که درد شما با علائم افسردگی ارتباط دارد؟ و چگونه افسردگی میتواند باعث درد شود؟
برای اکثر افراد، افسردگی میتواند علائم جسمی و مشکلات مختلفی ایجاد کند که به نظر نمیرسد دلیل خاصی داشته باشد دقیقاً مانند بروز درد مزمن. این علائم میتواند سردرد، کمردرد یا احساس درد عمومی در کل بدن باشد. آنچه ارزیابی این علائم را دشوارتر میکند این است که ممکن است فقط اولین یا تنها علائم افسردگی باشد. علائم رفتاری افسردگی همچنین میتواند بروز طوفانی کامل از درد را در آینده نزدیک ایجاد کند، زیرا برخی از افراد بی تحرک تر میشوند، از خوردن غذای سالم اجتناب میکنند و معمولاً تمایل کمتری به مراقبت از بدن خود دارند و به اصطلاح زندگی را بی معنا میدانند. نادیده گرفتن نیازهای بهداشتی شما را در معرض درد و آسیب جسمی قرار میدهد و بیماران مبتلا به اختلالات افسردگی شدید مشاهده چنین تغییراتی را دشوارتر میکنند.
کنار آمدن با درد میتواند یک فشار روانی جدی باشد، خصوصاً برای افرادی که سبک زندگی شلوغی دارند و در طول روز مشغلههای بسیاری را متحمل میشوند. درد مزمن میتواند خوابیدن، جابجایی یا حتی تمرکز روی پروژهای را در محل کار در حال اجرا است را دشوار کند. درد مزمن به حدی شدید است که میتواند فرد را از کار بیندازد و ممکن است منجر به عزت نفس پایین شود زیرا در شغل فرد تداخل ایجاد میکند و میتواند از نظر مالی برای فرد مشکلات ایجاد کند. در کل وجود درد به عنوان مسئلهای است که میتواند باعث افسردگی شود و محدود به درد مزمن نیست. حتی افرادی که باید شرایطی مانند بیماری قلبی یا دیابت را درمان کنند نیز در معرض خطر هستند و ممکن است در صورت تداوم درد باعث بروز افسردگی در آنها شود.
بسته به شرایط خود، برای شروع درمان هم میتوانید درد و افسردگی را به عنوان مشکلات جداگانه حل کنید و هم به عنوان یک مشکل تنها. چندین روش درمانی میتواند به طور همزمان به هر دو کمک کند و بهتر است با یک متخصص حرکات اصلاحی در درمان درد صحبت کنید تا یاد بگیرید که چه چیزی میتواند برای شما بهتر باشد و روند درمان بهتری را پیش روی فرد قرار دهد. این روشهای درمانی شامل موارد زیر است:
گفتاردرمانی: این روش درمانی که به عنوان روان درمانی نیز شناخته میشود، بیشتر از نظر روانشناختی بر فرد متمرکز است اما میتواند به بیماران در ایجاد رفتارهایی کمک کند که از احساس درد جلوگیری میکنند.
برنامههای توانبخشی و تمرینات اصلاحی: باز توانی درد و انجام تمرینات اصلاحی اغلب یک روش تیمی را برای درمان علائم فرد، ترکیب کردن جنبههای روانپزشکی و پزشکی ارائه میدهد. اطمینان و حمایت متخصصان تمرینات اصلاحی و بودن در کنار دیگران که در شرایط مشابهی هستند میتواند به رفع علائم فرد کمک کند.
علائم درد مزمن به میزان بسیار قابل توجهی ناشی از وجود بیش از حد استرس و تنش عضلانی است. تکنیکهای کاهش استرس میتوانند به کاهش تنش و درد عضلات کمک کنند و اغلب فعالیتهای مورد نیاز مغز را به سمت آرامش میآورند که میتواند به کاهش افسردگی کمک کند. اگر زمانی به این نتیجه رسیدید که ترکیبی از درد و افسردگی را همزمان با هم تجربه میکنید، بهتر است قبل از تشدید علائم در اسرع وقت به یک متخصص درد و متخصص حرکات اصلاحی مراجعه کنید تا با ارائه بهترین برنامه و بهترین تمرینات علاوه بر کاهش درد به کاهش میزان افسردگی کمک کنند و فرد را در راستای این راه همراهی کنند. انتخاب راه صحیح برای درمان مناسب میتواند به فرد کمک کند که یکبار دیگر از زندگی لذت ببرد و بدون وجود مشکلات یا آسیبهای روانی به کارهای روزمره بپردازند.